سالگرد یک سرکوب و تولد یک مقاومت سه سال پس از کابل: جنبش زنان و بحران مشروعیت طالبان در آینه‌ی آپارتاید جنسیتی

چهار سال پس از استیلای دوباره‌ی طالبان بر افغانستان، رژیم حاکم با یک استراتژی ایدئولوژیک غیرقابل‌تغییر، یعنی محو کامل هویت اجتماعی زن، همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد. این روی‌کرد، که به درستی در ادبیات حقوق بشری به عنوان “آپارتاید جنسیتی” توصیف شده است، مجموعه‌ای از فرمان‌های سیستماتیک را در بر می‌گیرد؛ از حذف زنان از تحصیل بالاتر از صنف ششم و ممنوعیت اشتغال در اکثر حوزه‌ها، تا سلب حق سفر بدون محرم و حضور در فضاهای عمومی.

هدف این ساختار تبعیض‌آمیز، فراتر از محدودیت، به حاشیه‌راندن کامل نیمی از پیکره‌ی جامعه است.
اما تقابل اصلی میان اراده‌ی مدنی زنان و چکمه‌های سرکوب، در سال ۲۰۲۲ و ماجرای “گشایش نیمه‌کاره” جنبش زنان افغانستان برای برابری رخ داد. در این رویداد که قرار بود به رهبری ظریفه یعقوبی شکل گیرد، اراده‌ای سازمان‌یافته در قلب کابل، رژیم طالبان را به چالش کشید.
واقعه‌ی سوم نوامبر، نه فقط یک گردهمایی؛ بل‌که اعلام موجودیت آشکار در برابر استبداد بود. گزارش‌های متعدد از بازداشت ظریفه یعقوبی و هم‌کارانش، و تجربیات تلخ شکنجه و اعتراف‌گیری اجباری، بلافاصله پس از این مراسم، گواه روشنی است بر هراس عمیق طالبان از هرگونه کنش‌گری مدنی سازمان‌یافته‌ی زنان. این گروه، مبارزات زنان را تهدیدی امنیتی در درجه اول قلم‌داد می‌کند و با قهر روزافزون به آن پاسخ می‌دهد.

“طالبان با چهره‌ای آکنده از قهر و وحشت بر افغانستان حاکم شدند. تمامی آرزوها، رفاه و خوش‌بختی‌ها، به ویژه برای زنان، مورد تاخت و تاز قرار گرفت و سال‌ها تلاش مردم در جهت تحقق رؤیاهای‌شان به خاک سیاه نشست. در آن زمان، تنها شلاق و گلوله، زبان مکالمه‌ی این گروه با مردم، جوانان و زنان بود.” این بخشی از روایت ظریفه یعقوبی، بنیانگذار جنبش، از دوران تسلط طالبان است که عمق فاجعه را نشان می‌دهد.

سه سال پس از سرکوب مراسم افتتاحیه و با وجود فشار بی‌امان، جنبش زنان نه‌تنها متوقف نشد؛ بل‌که به بزرگ‌ترین چالش استراتژیک در مسیر حاکمیت طالبان تبدیل گشت. مبارزات لایزال زنان، که غالباً در اشکال بدیع و پنهانی (از جمله آموزش‌های مخفی و شبکه‌سازی در فضای مجازی) هدایت می‌شود، به عامل بازدارنده اصلی در برابر عادی‌سازی روابط جامعه جهانی با کابل بدل شده است.

کنش‌گران زن، با شجاعت و خطرپذیری بی‌بدیل، توانسته‌اند فریاد مطالبات خود را از درون مرزهای سرکوب‌شده به گوش جهان برسانند و مسئله‌ی زنان افغانستان را در کانون توجه حقوق بشر نگه دارند. به باور کارشناسان، تلاش طالبان برای خاموش‌سازی صدای کنش‌گران زن با ابزارهایی چون شکنجه، زندان و قتل، تا کنون به دلیل پایداری و سازمان‌یافتگی بانوان مبارز، ناکام مانده است.

مبارزه‌ی زنان افغانستان، فراتر از مطالبات ساده‌ی اجتماعی، ادعای ایدئولوژیک طالبان مبنی بر حکومت بر اساس “شریعت” را مستقیماً هدف قرار می‌دهد. آن‌ها نه تنها خواهان حقوق اساسی؛ بل‌که حق مشارکت در عرصه‌ی سیاسی، آزادی بیان و حق تعیین سرنوشت هستند؛ این مطالبات حیاتی، بنیان استبداد طالبانی را زیر سؤال می‌برد.

ظریفه یعقوبی پس از تحمل چهل روز حبس و شکنجه در پی تلاش برای گشایش جنبش، با ابراز امیدواری بیان داشته بود: “با این‌که مراسم افتتاحیه هرگز تکمیل نشد، اما فعالیت جنبش هیچ‌گاه متوقف نگردید.”

در نهایت، همان‌گونه که این چهار سال پایداری ثابت کرده است، هیچ تهدید، حبس یا تبعیدی نمی‌تواند اراده‌ی خودآگاه و منسجم زنان برای آزادی و برابری را خاموش کند. این جنبش، اکنون نه فقط برای حقوق زنان؛ بل‌که برای آزادی و عدالت همه‌ی ملت افغانستان می‌جنگد. حمایت پیوسته‌ی جامعه جهانی از این مقاومت، تضمینی برای آینده‌ای است که در آن، صدای عدالت‌خواهی بر سرکوب پیروز خواهد شد.

نویسنده: فهیمه عزیزی

لینک کوتاه خبر:

https://csjao-b-afg.org/?p=9891

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پربحث ترین ها

پیشنهادی: